Golnar

گلنار

​فیلسوفان مکتب مَلْطی(۱) کم و بیش یک قرن در جستجوی مادة‌المواد بودند و هرگز وفاقی میانشان به وجود نیامد. همچنانکه به دنبال ماده اصلی عالم حیات می‌گشتند دامنه‌ی اختلاف نظرشان گسترده‌تر می‌شد در حالی که اگر تنها یک چیز در میان ایشان مشترک بود تا پرسشی چنین بنیادین را به مدد حیات میسّر کند، همانا پدیده‌ای واحد بود؛ خون.
آیا پدیده‌ی دیگری تا به این اندازه کژتاب در میان موجودات زنده عالم می‌شناسید؟ (خون اگر مادةالمواد نباشد، مادةالحیات جانوران است.)
خون عنصری بسیار ضروری برای بدن زنده است در حالی که خارج از رگ‌های موجود زنده بر مفاهیمی متضاد دلالت دارد.
در آثار مجموعه‌ی "گلنار" جستجو می‌کنم که خون در موقعیت‌های مختلف مصادیق بارز و عامه‌فهم از چیزهایی به غایت دور از هم است. تازه اگر جنسیت(۲) را کنار بگذاریم مفاهیمی مانند حیات، مرگ، خشونت، رشادت، سلامت، بیماری، سَبُعیت، شفقت، علم و خرافه را پیش رو داریم.
کافی‌ست زمینه را تغییر بدهیم.
خون به عنوان ماده‌ای سیّال در بدن جانوران، یک چیز واحد است. خون همیشه خون است ولی همیشه حاوی یک پیام واحد نیست.

 

سیّد امین باقری

1. Milesian School
2. Sexuality

 

*

 

گلنار. [ گ ُ ] (اِ مرکب ) (از: گل + نار =انار).
گلِ انار. شکوفه و گل انار است که در سرخیِ رنگ، مانند خون است.